دیکشنری
cluster extremity
فارسی
1
زمینشناسی و معدن
::
انتهای خوشه
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CLUMP
CLUMPY
CLUMSILY
CLUMSINESS
CLUMSINESS OF LIMBS
CLUMSY
CLUNG
CLUNK DOWN
CLURIFIED OR RUN BUT
CLUSTER
CLUSTER ANALYSIS
CLUSTER AROUND
CLUSTER ASSIGNMENT
CLUSTER BOMB
CLUSTER CENTER
CLUSTER EXTREMITY
CLUSTER HEAD
CLUSTER PILES
CLUSTER RADIOACTIVITY
CLUSTER RESEARCH
CLUSTER RESPIRATION
CLUSTER SAMPLE
CLUSTER TOGETHER
CLUSTERED
CLUSTERED REGULARLY INTERSPACED SHORT PALINDROMIC REPEATS
CLUSTERING
CLUSTERING APPROACH
CLUSTERING DATA
CLUSTERS
CLUTCH
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید